سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 89/12/7 | 11:27 صبح | نویسنده : بهاره جعفرزاده

درود...

چطورید؟ خوبی؟ خوشید؟ سلامتید؟


شکر منم خوبم ...

بنده حقیر توی دنیا یه خواهر بیشتر نداریم و خواهر بنده هم تازه ازدواج کرده نمیدونم چه حسی دارم

از این که لحظه شماری میکردم عروسی خواهرم برسه جشن نامزدی و عقد تو12 و 13 خرداد برگزار شد جاتون خالی کلی خوش گذشت...

تابستون هم قرار عروسی برگزار بشه اگه خدا بخواد ...

بعد از کلی بازدید از تمام تالار های شهر یه تالار انتخاب شد جهت برگزاریه عروسی

تالار که من خوشم میاد ازش و خواهرم بدش میومد میگن ادم از هر چی بدش میاد سرش میاد همینه دیگه...


همه شما هم میدونید که من لحظه شماری میکردم که دانشجو بشم 5 اسفند دانشگاه ازاد لطف کرده داوطلب ها شو ار هزاران استرس همی دور کرد...تا بلاخره دفتر چه اومد...


ما هم 5 اسفند ساعت 7 رفتیم برای ok کردن اصلی یعنی پول دادن...


دفتر چه 5 اسفند گیرم نیومد تو محله ما نیومده بود گفتن شنبه میاد منم گفتم عجله ای ندارم شنبه میخرم...

ساعت 9 سر سفره شام بودیم که تلفن زنگ خورد دختر خاله گرامی بود امسال با هم دیگه قرار دانشجو بشم البته اون تازه پیش و قرار بشه خانوم دکتر...

داشتم غذا رو میخورم که تلفنو جواب دادم و درنا گفت رو عرسی فروغ تو کنکو داری باورتون نمیشه یک لحظه غذا واسم زهر مار شد...

همه عالم هم میدونن که کنکو گروه تجربی جمعه عصر برگزار میشه

و کنکور غیر پزشکی بنده 17 تیر ساعت 4 شروع میشه و عروسی هم همون روز...


خدا رو شکر کلا ادم بیخیالی هستم و به درنا گفتم مهم نیست 7 هم از سر جلسه بلند بشم میام خون سر امده میشم میام تالار ...


ولی از این زورم میاد دوست داشتم برم ارایشگاه که دیگه نمیشه رفت خدا رو هزار مرتبه شکر خدا بهم توانای داده که خودم بتونم خودمو خوشکلتر کنم ...


فکر کنید خواهر عروس تازه ساعت 7 از سر جلسه بلند  میشه میاد خونه بعد میره تالار...زد حال خوردم ولی بازم میگم مهم نیست ولی به هر کسی میگم میگنم وای اخه چرا...

پارسال امتحان 4 تیر بود اگه اشتباه نکنم و پزشکی هم 1 مرداد بود امسال شانس بنده 17 تیر غیر پزشکی و 30 تیر پزشکی.

مشکل این بود که قرار داد تالار رو نوشتیم و الا داماد میخواست تاریخ رو عوض کنه ولی دیگه نمیشه...

برای سلامتیه همه عروس و داماد ها یه صلوات بفرستید.


سوال: حالا شما جای من بودید چه کار میکردید؟


یا علی

 

دوست عزیزم پارسدخت موضوع جالبی رو برای آپش انتخاب کرده و میشه گفت مصاحبه خیلی خوندنی و خاص...

 

www.marzmanname.blogsky.com