گفتوگو با سعید پورمحمودی، گوینده رادیو جوان
انرژی من بیپایان است
حدود ساعت 10 صبح، سعید پورمحمودی با انرژی زیاد وارد رادیو جوان و استودیو پخش میشود. او بیمعطلی متنهای برنامه را روی میز مقابلش میچیند و اجرای «جوونی دربست» را آغاز میکند. نحوه اجرای او لحن و شوخیهایی که در کلامش شنیده میشود نهتنها شنوندهها را بلکه همکارانش در اتاق فرمان رادیو جوان را به خنده وامیدارد. نکته قابل توجه در اجرای سعید پورمحمودی انرژی زیاد اوست که در کلامش موج میزند. با او به گفتگو مینشینیم.
این همه انرژی که در اجرای سعید پورمحمودی وجود دارد از کجا میآید؟ (میخندد) همه این انرژی حلال است و علتش عشقی است که به مردم دارم و انتهایی ندارد. قبل از گویندگی همیشه پرانرژی بودم. هر گویندهای در زندگی شخصیاش مشکلاتی دارد اما هنگام اجرا همچنان باید انرژی خود را حفظ کند و سرحال باشد. زمانی در کنار نیما رئیسی، فرشید ضامنی و رضا آفتابی بمبهای انرژی برنامههای جوانپسند رادیو جوان بودید. چه شد که از آن جمع تنها سعید پورمحمودی همچنان در این عرصه مانده است؟ نمیدانم! در همه ارکان زندگی ما حرکت و تغییر وجود دارد که گاهی با پیشرفت و گاهی با پسرفت همراه است. شاید هرکس دیگری هم جای من بود، میرفت. خیلیها با توجه به سابقهای که در رادیو کسب میکنند، وارد عرصه نمایش و برنامههای مختلف سیما میشوند و خیلیها رسانه رادیو را سکوی پرتاب میدانند، به من هم پیشنهادهای زیادی از شبکههای مختلف تلویزیون رسید ولی من رادیو را دوست دارم و ترجیح میدهم که در آن بمانم، آن هم فقط به دلیل علاقه و عشقی که به رادیو دارم. از طرفی علاقه دارم کانال ارتباطیام با مردم از طریق رادیو باشد، چون این رسانه را مقدس میدانم. شاید هم به قول شما هیجانی که در رادیو هست را دوست دارم. زمانی برنامه پارازیت که یکی از مجریانش شما بودید اوج برنامههای نیم روزی رادیو جوان بود بعد از آن برنامههای دیگری هم در همان سبک و سیاق ساخته شد مثل «یک + یک» که چندان هم موفق نبود و حالا که «جوونی دربست» روی آنتن میرود این برنامه چقدر به ساختارهای قبلیاش نزدیک است؟ بـــعد از پارازیـــت برنامههای دیگر با افت محتوای ساختاری روبهرو شدند. مدیران این شبکه از جمله مرحومه خانم قیصرخواه بارها از من خواستند در آن حضور داشته باشم اما من نرفتم. ولی از برنامه جوونی دربست، راضیام و فکر میکنم در مسیر خودش خوب پیش میرود، چون آنچه میخواهم روی آنتن اجرا کنم در این برنامه محقق میشود. چند درصد از متنهای این برنامه با کلام سعید پورمحمودی مطابقت دارد؟ این برنامه به لحاظ این که توسط دو گروه برنامهسازی تولید میشود با هم تفاوت دارند. نمیتوانم بگویم در کدام یک راحتترم چون هفتهای که وحید نیکوقدم سردبیری را به عهده دارد با هفتهای که مریم بابایی در برنامه حضور دارد، ساختار برنامه فرق میکند. در یک برنامه آیتمهای بیشتر و تنوع شنیداری حاکم است و در برنامهای دیگر که متنهای بیشتری در اختیار دارم احساس میکنم با کلامم همسوتر است. حضور مقطعی شما در رادیو پیام باعث شد وجهه گویندگیات نسبت به اجرای برنامههای شاد و ریتمیک رادیو جوان پررنگتر جلوه کند. چرا گویندگی در آن رادیو را ادامه ندادید؟ قطعا هر رادیویی می طلبد که نحوه خاصی از اجرا را به نمایش بگذارید. شیفت شامگاهی سهشنبههای رادیو پیام که به تهیهکنندگی فریدون ارکانی و نویسندگی رشید کاکاوند روی آنتن میرفت، خیلی خوب و پرمخاطب بود و شنوندههای بسیاری داشت. آن شیفت برنامهسازی را بسیار دوست داشتم. یک برنامه شیک مجلهای رادیو پیامی بود که اگر الان هم بخواهم برنامه آنچنانی را اجرا کنم در همان سبک و سیاق کار میکنم. بعد از آن مسائلی پیش آمد که به همکاریام ادامه ندادم ولی معتقدم گوینده خوب کسی است که بتواند هر برنامهای را با حال و هوای خود و در سبکهای متفاوت اجرا کند و گوینده اتیکتخوردهای نباشد. پس برای چنین برنامههایی انرژیات را مهار میکنی؟ به دلیل این که سبک برنامه را به تولیدات رادیو پیامی نزدیک کنم قطعا میزانی از این انرژی فروکش میکند و مدل اجرایم را به سبک این رادیو نزدیک میکنم. قصد ندارید آن سبک و اجرا و گویندگی را ادامه دهید؟ اگر برنامه را دوست داشته باشم مسلما اجرایش را نیز قبول میکنم مثل شیفت سحرگاهی رادیو نوا که سبک و سیاقش کلا در برنامههایی که در رادیو جوان دارم، متفاوت و دوست داشتنی بود. در حال حاضر چه برنامههایی را در رادیو جوان دارید؟ به غیر از جوانی دربست، جمعهها «الفبای جوانی» را دارم و هر شب به مدت نیم ساعت «چهارباغ» را... که خیلیها معتقدند MP3 هفت ترانه است. زمانی هفت ترانه، سعید پورمحمودی را محبوب شنوندههایش کرد. از آن زمان چقدر فاصله گرفتهای؟ این برنامه را خیلی دوست داشتم شاید به این دلیل که در آن برنامه بسیار آزاد بودم و سردبیر بسیار خوبی هم داشت. هفت ترانه، تکلف نداشت و در چارچوب خاصی محدود نبود. چهارباغ هم درست با همان سبک و سیاق هر شب روی آنتن میرود، البته یک تفاوت عمده که با هفت ترانه دارد، تولیدی بودنش است. سبک و نوع اجرایتان هم با وجود مدت زمانی که از آن برنامه میگذرد، تغییر نکرده... . سبک اجرا همیشه یکسان است و نمیتوان آن را کاملا تغییر داد، چون مخاطب سعید پورمحمودی را با سبک اجرای خودش میشناسد و در این مسیر گویندهای موفق است که خودش باشد مدل صحبت کردنش، فاصلهگذاریها و تکیهکلامهایش و اگر چنین نباشد، نمیتوان گفت که در کارش موفق است. ماندگارترین برنامهای که اجرا کردی؟ هفت ترانه. پرانرژیترین برنامهای که داشتی؟ هفت ترانه. در دوران خاصی؟ خیر. این برنامه در همه سالهایی که روی آنتن بود و با هر سردبیری که تهیه میشد، همواره خوب بوده است. یادش بخیر زمانی که محمد بخشایش به صورت مقطعی این برنامه را اجرا میکرد، انرژی هفت ترانه بسیار زیاد بود و روی آنتن خیلی شیطنت میکردیم. نحوه کار محمد به گونهای بود که از خوانندهها، مجلات موسیقایی و از خانواده موسیقی بسیار انتقاد میکرد و این انتقادات همواره به شیوه طنز بیان میشد و باب میل مخاطبان این برنامه و خودمان نیز بود. پروانه صدقی |
این هم مصاحبه حاج سعید پور محمودی ولی چهره
چهرهای دیگری است.
1)به نظر شما با خبر نگار باید چه کرد؟ 2)خودتونو بزارید جای حاج سعید شما چه واکنشی نشون میدادید؟ 3)بدترین روز زندگیتون چه روزی بوده؟ یا حسین
|
.: Weblog Themes By Pichak :.